جوان آنلاین: مرد خرمافروش وقتی طعمه کلاهبرداری قرار گرفت همراه برادرش دست به کلاهبرداریهای سریالی زد، اما دوباره در دام کلاهبردار دیگری گرفتار شد. دو متهم پس از دستگیری مدعی شدند بدشانسی میآورند.
چندی قبل مرد جوانی در تهران به اداره پلیس رفت و از مردی به نام سروش به اتهام کلاهبرداری شکایت کرد.
وی در توضیح ماجرا گفت: «مهندس و مدیرعامل یک شرکت خصوصی هستم. چند روز قبل خودروی خارجی مدل بالایی خریدم و تصمیم گرفتم خودروی سراتوی خود را بفروشم. از آنجایی که نیاز به پول آن نداشتم، تصمیم گرفتم به صورت قسطی به قیمت بالاتری بفروشم و به همین دلیل در یکی از سایتها برای فروش آگهی دادم. افراد زیادی برای خرید تماس گرفتند، اما سر قیمت خودرو به توافق نرسیدیم تا اینکه آخرین فرد مردی به نام سروش بود. او با من تماس گرفت و در نهایت قرار شد مبلغی به عنوان پیشپرداخت بدهد و بقیه را هم در سه چک، سه ماهه پرداخت کند. او خودش را پزشک معرفی کرد و حتی کارت شناساییاش را هم به نام سروش دیدم و به او اعتماد کردم و پس از توافق و گرفتن مبلغ پیشپرداخت و چکها، خودرو را تحویل او دادم. قرار شد وقتی همه چکهایش را برداشت کردم، سند را به نام او بزنم. اولین چک چند روز بعد از تحویل خودرو بود، اما وقتی چک را برای وصول به بانک بردم، فهمیدم چکها همه جعلی است. من خودروی چند میلیاردی خود را به چندصد میلیون تومان به مرد کلاهبردار دادم و الان ردی از او پیدا نمیکنم.»
ترفندهای کلاهبردار
با شکایت مرد پولدار، پرونده به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت در اختیار تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت.
نخستین بررسیهای نشان داد مرد کلاهبردار خودروی سراتوی مهندس را با جعل سند به فرد دیگری در یکی از شهرستانها فروخته و از خود هم ردی به جا نگذاشته است.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، مأموران پلیس دریافتند مرد کلاهبردار با جعل عنوانهای مختلف از دو فرد دیگر که خودروهای خارجی و گرانقیمت خود را برای فروش اقساطی در سایت آگهی داده بودند، کلاهبرداری کرده و به آنها هم چک جعلی داده و خودروها را با جعل اسناد به افراد دیگری فروخته است.
در ادامه تحقیقات معلوم شد متهم حتی مدرک شناسایی یک پزشک را هم جعل کرده و از فروشنده تجهیزات پزشکی با چک جعلی چند دستگاه لیزر خریده است.
متهم سابقهدار
در حالی که متهم هیچ ردی از خود باقی نمیگذاشت، مأموران پلیس در بررسی دوربینهای مداربسته متوجه شدند متهم در برخی از کلاهبرداریهایش همراه مرد دیگری میرود که شباهت زیادی به او دارد. با به دست آمدن چهره متهمان، مأموران پلیس احتمال دادند آنها سابقهدار باشند، بدین ترتیب سراغ آلبوم متهمان سابقهدار رفتند و دریافتند متهم اصلی پیمان نام دارد و یکبار هم به اتهام کلاهبرداری به زندان رفته است و پس از آزادی با جعل عنوان و خرید وسایل قسطی دست به کلاهبرداریهای میلیاردی میزند.
ترفند پلیس
بنابراین مأموران برای بازداشت متهم سابقهدار راهی مخفیگاه او شدند، اما فهمیدند مخفیگاهش را تغییر داده و برای اینکه در دام مأموران گرفتار نشود هرچند روز یکبار محل زندگیاش را عوض میکند.
در چنین شرایطی مأموران برای فریب متهم در نقش فروشنده خودروی اقساطی وارد عمل شدند و چند آگهی خودروی مدل بالای خارجی در سایتی منتشر کردند. همانطور که مأموران حدس میزدند نقشهشان خیلی زود گرفت و مرد کلاهبردار برای خرید با آنها تماس گرفت و قرار ملاقات گذاشت. متهم همانطور که انتظار میرفت همراه برادرش که در برخی کلاهبرداریها به عنوان راننده همراهش بود، سر قرار آمد و مأموران به دست دو برادر کلاهبردار دستبند زدند.
متهمان در بازجوییها به کلاهبرداریهای سریالی اعتراف کردند و در تحقیقات بعدی هم مشخص شد متهمان مدتی قبل چند دستگاه استخراج بیتکوین هم با چک جعلی خریداری کردهاند. دو برادر کلاهبردار پس از اعتراف به دستور بازپرس پرونده برای تحقیقات بیشتر در اختیار مأموران پلیس قرار گرفتند.
بدشانسیهای یک کلاهبردار
پیمان، متهم سابقهداری است که خودش قبلاً طعمه مرد کلاهبرداری شده و تمامی اموالش را از دست داده است. وی پس از آزادی از زندان تصمیم میگیرد با برادرش اقدام به کلاهبرداری کند، اما اینبار هم خیلی زود دستشان رو میشود و گرفتار پلیس میشوند.
پیمان چند بار سابقه زندان داری؟
قبل از این یکبار زندان رفته بودم و چند ماه قبل هم آزاد شدم.
به چه اتهامی زندان رفتی؟
به اتهام کلاهبرداری دستگیر شدم و به زندان افتادم.
چرا کلاهبرداریهایت را ادامه دادی؟
از فردی که در دام کلاهبرداری گرفتار شده و تمامی سرمایهاش را از دست داده، چه انتظاری میرود. من خودم سرمایهدار بودم و در یکی از شهرهای جنوبی کشور برای خودم کسب و کار درست و حسابی داشتم. من خرمافروش بودم و به بعضی از شهرها خرما میفرستادم و وضع مالیام هم خوب بود تا اینکه به یکی از خریدارانم اعتماد کردم و او هم از اعتمادم سوءاستفاده کرد و همه اموالم را بالا کشید. او چند باری از من خرما خرید و حتی همراه خانوادهاش به خانهام رفت و آمد داشت تا اینکه سفارش مقدار زیادی خرما داد. آنقدر سفارش زیاد بود که من از همصنفیهای خودم هم برای او خرما خریدم و برایش فرستادم، اما ناگهان غیبش زد و من ماندم با کلی بدهکار. به همین دلیل تصمیم گرفتم من هم کلاهبرداری کنم تا بتوانم سرمایهام را برگردانم. البته اینبار تصمیم دارم اگر آزاد شدم راه درست را انتخاب کنم، چون خیلی بدشانس هستم.
چرا بدشانس؟
بار اول تنهایی دست به کلاهبرداری زدم، اما خیلی زود به دام افتادم و راهی زندان شدم. وقتی آزاد شدم با خودم فکر کردم بیتجربه بودم و به همین دلیل اینبار تصمیم گرفتم با برادرم شروع به کلاهبرداری کنم، اما اینبار هم بدشانسی آوردم، مثلاً برای فروش دومین خودرو نیاز به جعل مدارک داشتیم تا آن را بفروشیم. به سراغ جاعلی رفتیم و جعل مدرک سفارش دادیم و پولش را هم پرداخت کردیم، اما زمانی که مدرک جعلی آماده شده بود پلیس جاعل را که تحت تعقیب بود، دستگیر کرده بود. سراغ دومین جاعل رفتیم و دستمزدش را هم به حسابش واریز کردیم، اما او هم چند روز بعد تصادف کرد و به شدت آسیب دید و راهی بیمارستان شد. سومین جاعل هم که یکی از همسلولیهایم در زندان او را به من معرفی کرده بود، پول ما را برداشت و فرار کرد. چهارمین جاعل را در یکی از شهرهای غربی پیدا کردیم و در نهایت مدرک جعلی را گرفتیم.
خوب بههرحال مدرک جعلی را گرفتید و فروختید و اینکه بدشانسی نیست؟
ما کلی هزینه کردیم و استرس کشیدیم، اصلاً این نوع کلاهبرداری به ریسکش نمیارزد. از طرفی هم بدشانسی آوردیم و فریب مأموران را خوردیم و در یک قرار صوری که برای کلاهبرداری رفته بودیم، گرفتار شدیم. ما معمولاً قبل از هر اقدام همه جوانب را میسنجیم، اما اینبار بدشانسی آوردیم.
درباره کلاهبرداریها توضیح بده؟
ما در سایتهای فروش خودرو پرسه میزدیم و با فروشنده که خودرویش را به صورت فروش اقساط آگهی میداد، تماس میگرفتیم. معمولاً پیشنهادهای ما وسوسهانگیز بود و فروشنده هم طمع میکرد و در دام ما گرفتار میشد. البته من با جعل مدرک خودم را پزشک، مهندس و استاد دانشگاه معرفی میکردم تا فروشنده به من اعتماد کند.
غیر از خودرو، وسایل دیگری هم کلاهبرداری کرده بودید؟
بله، برای اینکه ردی از خودمان به جای نگذاریم. پس از کلاهبرداری چند خودرو، سراغ کالاهای دیگر رفتیم و چند دستگاه لیزر و چند دستگاه استخراج بیتکویین هم کلاهبرداری کردیم.
نقش برادرت در کلاهبرداریها چه بود؟
او بیشتر نقش تشریفات را داشت. من برای فریب طعمههایم خودم را فردی مهم و او را هم به عنوان کارمند یا رانندهام معرفی میکردم تا به من اعتماد کنند.